اساس کاشی دست ساز

در قدیم چلچراغی در محل شمع و چلچراغ قرار داشته که محل روشن کردن شمعها بوده و بعداً در توسعه بیوتات در سال ۴۳-۱۳۴۲ دیوار جنوبی محل چلچراغ برداشته و رواق دارالاخلاص نام گذاری شد. بوم گردی ممکن است به عنوان حرکت افراد از محل زندگی عادی خود به مناطق روستایی برای حداقل مدت بیست و چهار ساعت تا حداکثر شش ماه فقط با هدف اوقات فراغت و تفریح تعریف شود. نام زیار که به محل استقرار این مناره گفته میشود، به احتمال قوی، با دوره حکمرانی مرداویج زیاری ارتباط دارد که در آغاز قرن چهارم، شهر اصفهان پایتخت وی بودهاست و در ساحل زاینده رود قصرهایی برای سکونت و مراکز اداری حکومت وی بنا شده بود. از فقیهان، فیلسوفان و دانشمندان نامی در این دوره آقا حسین خوانساری، میرداماد، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ بهایی، ملاصدرا، و محمدباقر مجلسی نامور هستند. خاندانهای «مهاجر»، «جلیلی»، «تاراش»، «اُرمُز»، «آبک»، «نبیزاده»، «حامد حیدری»، «آزاده»، «اندوختی»، «غفورزاده»، «آسیایی»، «راهی»، «ظفر»، «خاکی»، اصالتاً از مهاجران سدهٔ بیستم از سمرقند و بخارا (ازبکستان کنونی) به نیشابور کاشی ثمین بودهاند. پیشینهٔ خانوادگی سهراب سپهری برمی گردد به یکی از اصیلترین و قدیمیترین دودمان ایرانی دارای شجره نامه معتبر و قابل قبول که ریشه آن به خاندان ساسانی بر میرسد، که از خاندانهای اصیل و پرنفوذ ایران است.

اولئاریوس در سال ۱۰۴۷ میآورد که ساخت مسجد در زمان شاه عباس پایان یافته بود و در زمان شاه صفی دیوارها را با سنگ مرمر میپوشاندند. بنیاد دانستههای حقیقی از کار بهزاد، نقاشیهای نسخهای خطی از بوستان است که در رجب ۸۹۳ ه.ق در هرات به پایان رسیدهاست. حدودِ سالِ بازگشتش را هم از کتاب گنج شایگان - که نگارش آن در سال ۱۲۷۳ ه.ق پایان یافته - میتوان بهدست آورد. که مصرع آخر به حروف ابجد ۱۳۱۳، یعنی تاریخ ساخت این بنا است. از شواهد آن این موضوع است که استخر یا تالاب فعلی به علت برداشت خاک جهت تولید خشت ایجاد شدهاست. ازجمله این اعتراضات میتوان به راه انداختن کمپینهای اینترنتی در شبکههای مجازی برای درخواست از شهرداری کاشان جهت نامگذاری خیابانی در کاشان به نام سهراب سپهری اشاره کرد. پس از شکلگیری نهادهای آموزش عالی در کشور، این مدرسهٔ عالی به دانشکدهٔ معقول و منقول وابسته به دانشگاه تهران تحول یافت.

او با دیدگاه انسانمدارانه و آموختههایی که از فلسفه ذن فرا گرفتهبود به شیوه جدیدی دست یافت که «حجم سبز» شیوه تکامل یافته سبکش محسوب میشود. سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانهاش بسیار گسترده و فراگیر بود. همینطور در نخستین انتخاباتی که پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاشاه از سلطنت برگزار شد (دورهٔ چهاردهم) پیرنیا بار دیگر از تهران به وکالت مجلس انتخاب شد اما نمایندگی را نپذیرفت. این سنگ در مهر ۱۳۸۴ با بیدقتی کارگران و به علت سقوط مصالح ساختمانی بر روی آن شکست و با سنگ سفیدرنگ دیگری که سعی شدهبود با سنگ قبلی شباهت داشتهباشد تعویض شد. به فاصلهٔ کوتاهی از انتشار این ویدیو در اینترنت، مستند زندگی سهراب از شبکه تلویزیونی استان اصفهان پخش شد که در انتهای آن مستند باز هم به همین مسئله نبود خیابان سهراب سپهری در کاشان اشاره شد! در شهر کاشان، زادگاه سپهری، هیچ خیابان یا کوچهای به نکوداشت نام سهراب سپهری نامگذاری نشدهاست و این مسئله هرازچندگاهی از سوی هنردوستان و هنرمندان کاشانی مورد انتقاد و اعتراض واقع میشود. رکورد فروش نقاشی در ایران نیز به یکی از چشماندازهای این نقاش تعلق دارد که در سال ۹۷ به قیمت پنج میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش رسید.

مادر سهراب، ماهجبین که اهل شعر و ادب هم بود، در خرداد سال ۱۳۷۳ درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد سهراب و تنها برادر وی که همبازی دوران کودکی سهراب بود نیز، در سال ۱۳۶۹ درگذشت. در روز ۱۵ مهر ۱۳۸۷ به مناسبت هشتادمین سالروز تولد سهراب سپهری، با اهدای ۸۰ شاخه گل، مراسمی بر سر آرامگاه وی برگزار شد. پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل هنر بود. وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهاییهایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود. یکی از ویژگیهای آن، وجود عناصر شرق دور بود که احتمالاً از مبادلهٔ سفیر میان ایران و چین ناشی میشد. وی در نقاشی از دستاوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهرهمند گشته بود که این تأثیرها در آثارش جلوه گر بودند. این صفحه آخرینبار در ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۵ ساعت ۰۴:۵۷ ویرایش شده است. اشعار او دارای تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه است. او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. حسینعلیمیرزا فرمانفرما هم به وبا دچار شد و چند ماه بعد درگذشت. وقتی سهراب خردسال بود، پدرش به بیماری فلج مبتلا شد و در سال ۱۳۴۱ درگذشت.