فیلم چه اشتباهی
دو زن در نقش محوری فیلم حضور دارند که با تمام گنگ بودن داستان و به نتیجه نرسیدن در انتهای فیلم، از خرده روایات فیلم علاوه بر اسمهای شان، میفهمیم که تعدادی از حوادث داستانی حول این دو شخصیت میگردد. رضای گناه کرده، هنوز عاشق زن از دست رفته و سقوط کرده اش، میتواند او را ببخشد. خسرو شکیبایی پس از «خط قرمز» (۱۳۶۱) و «حکم» (۱۳۸۳) برای سومین بار در نقش کوتاهی کیمیایی را همراهی کرده و امین تارخ که «سرب» (۱۳۶۷) ظاهر شده بود برای دومین بار در فیلمی از کیمیایی ظاهر شده است. پولاد کیمیایی که پس از «تجارت» در فیلم «حکم» تواناییهایش را به معرض نمایش گذاشت در این فیلم در نقشی استثنایی ظاهر شده است. در طول فیلم موجودات تخیلی مختلفی معرفی میشوند که ژانر فیلم را به سمت تاریخی تخیلی سوق میدهند. دیکتاتور (انگلیسی: The Dictator) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ویکتور ساویل است که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد. کاکاسیاه فیلمی به کارگردانی امیر شروان و نویسندگی احمد نجیبزاده محصول سال ۱۳۵۲ است. سالها بعد نوه او علی، موسوم به کاکاسیاه (علی بابا)، سر راه رضا قرار میگیرد و رضا از او مراقبت میکند. فیلم فکاهی و کمدی از نوع فیلمهای متداول سر راست احتیاجی به نقد ندارد.
مغز استخوان همچنین در «جشنواره فیلمهای ایرانی زوریخ» و «جشنواره فیلمهای ایرانی بارسلونا» نمایش داده شد و مورد توجه قرار گرفت. جامعه با فیلمهای این چنانی به سرعت به Identificationمیرسد (که به غلط همذات پنداری فارسی شده است) این یکی پنداری، تصور یکی شدن در فیلمهای جدی و جامعه نگر به سختی به وجود میآید. بهتر آن است که یک منتقد فیلم در مقابل اثری اجتماعی، بتواند جامعه به روزش را نقد کند، اما داوری و نقد اجتماعی به سختی میتواند به روز باشد چون با دو فرایند مهم، جدا از هم، اما به شدت محتاج هم روبروست. این به واسطه جامعه در حال دگرگونی، مضطرب و مسئله دار که دائم در حال تغییرات اجتماعی است به وجود میآید. نویسنده سینمایی که هیچگاه فیلمساز نشده و بسیار هم تجربههای کناری سینما را از نوشتن تا تیتراژ داشته است، چطور میتواند با واژههای اجتماعی در این مقوله به تظاهر بپردازد؟ سیامک عشق را در میان نامهای کتابچه اش پیدا کرده و خط زده است. این صفحه آخرینبار در ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴ ساعت ۲۱:۱۳ ویرایش شده است. این صفحه آخرینبار در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴ ساعت ۱۰:۴۴ ویرایش شده است. ↑ ««عنکبوت» امشب ساعت ۲۴ روی پرده سینمای رسانه میرود».
لعیا زنگنه و مهناز افشار برای اولین بار حضور در سینمای کیمیایی را تجربه میکنند. رئیس در برج عاج خود همه را میگرداند. اگر فیلم رئیس یا هر فیلم دیگری در این جاگیری اجتماعی خودش تسلیم اضطرابات اجتماعی نشود و بتواند اضطراب را نقد کند به ماندگاری در حیطه «نقد اجتماعی» نزدیک میشود. از نظر فیلم جنم دار کسانی هستند که آدم میکشند، هîوار میکشند و با دست و پای تیرخورده از دست دشمن فرار میکنند و تازه چند تایی از آنها را هم لت و پار میکنند و بقیه جوانهای فیلم یا قاچاق فروشند یا رقاصه و الکی خوش، (طلای فیلم با نقش خنثایی که دارد یا پول معالجه مرد را میدهد یا با لبهای دوا گلی زده از مردش میخواهد که آدم بدهایی که او را کتک زدهاند را ببخشد و زودتر با او ازدواج کند. عاشقان سیاه بخت، به دنبال قطره ای از زندگی از دست رفتهشان میدوند. فقط احساس زنده شدن رفاقت دو رضای رفیق مانده است که سیلی هولناک میشود و دست رئیس را به دستبند و سینه اش را به گلوله میرساند. و شاید زن ایرانی (که گاهی هر دو را باید با هم داشته باشند یا گاهی یکی را به قیمت دیگری رها میکنند و تا به آخر غïر نداشتن آن یکی را به زن میزنند…
خانم که لباس عروسی بر تن دارد و موها و پوست صورتش در آن سرداب تاریک به سپیدی لباسش درآمده به دختر جوان میگوید که آن کسی که او را در اینجا زندانی کرده پیشکار شازده، یعنی همان بیوجود است و او پسر معماری است که این عمارت را ساخته و بدین سبب تنها کسی است که از وجود این در مخفی در تالار آینه اطلاع داشته و اینک آمده است تا خانهای را که متعلق به خود میداند تصاحب نماید. رضا یزدانی (خواننده) تیتراژ پایانی این فیلم را با آهنگی به همین نام خوانده است. باید بگوییم یکی از بهترین و متفاوتترین بازیهای رضا عطاران را میتوانید در این اثر تماشا کنید. در این حال، بعضی از نویسندگان سینمایی کمکار و کم نوشته میشوند و بعضیها به خاطر حیات یک نشریه گرفتار میشوند و به خاطر این که حضور خود را اعلام کنند به چرک گویی و کثیفنویسی میرسند و به دلیل ناتوانی در نزدیک شدن به اثر، به زندگی خصوصی و رفتارهای کارگردان و بازیگر که بیشتر حاصل تخیلات بیمارگونه است، میپردازند.
در اینجا بیشتر به بررسی وب سایت فیلم سینمایی زالاوا.